تغییر در کسب و کارها شروع شده است و امروزه کسب وکار های سنتی هم متوجه این تغییر شدهاند و در حال کوچ کردن به بازار های آنلاین هستند.
چرا که بازارهای آنلاین مکانی مناسب برای تعامل بیشتر با مخاطب یا مشتری است.
باید توجه داشت که فعالیت کسب و کارها در بازارهای آنلاین با صرف هزینههای خیلی کمتر نسبت به بازار های سنتی در حوزه بازاریابی و در حوزه فروش انجام خواهد شد.
بازار های اینترنتی یا آنلاین و یا برخط این امکان را برای هر قشری از جامعه و با کمترین آشنایی از اینترنت به وجود آورده است که بتوانند با کمترین سرمایه و بدون نیاز به مکان فیزیکی به فعالیت بپردازد.
قابلیت دیده شدن گسترده و بدون محدودیت زمانی در هر ساعتی از شبانه روز، مزیت دیگری است که چشم پوشی از کسب و کار آنلاین را تقریبا غیر ممکن ساخته است.
در این کسب و کار هرکسی با کمی آموزش میتواند، فعالیت خود را شروع کرده و محصول یا خدمت مورد نظر خود را بفروش برساند
بروزنشدن و آنلاین نشدن کسب و کارها تهدیدی جدی ست برای شکست و سقوط و باید این مهم را جدی گرفت
بخشی از کتاب بازاریابی عصر چهارم فیلیپ کاتلر را با دقت بخوانیم …
جابجایی های قدرت به سمت مشتریان متصل
جابجایی از انحصاری به فراگیری
دورانی که انحصاری بودن در آن یک هدف بود، به پایان رسیده است. فراگیری به اسم جدید بازی تبدیل شده است. در سطح کلان، جهان از حالت سلطه گری یک قدرت به ساختار قدرت چند جانبه حرکت می کند. ابرقدرت ها، به ویژه اتحادیه اروپا و آمریکا به این نتیجه رسیده آمد که مقداری از قدرت اقتصادی به سمت سایر نقاط جهان در حال جابهجایی است، به ویژه به سمت آسیا که در طول سالهای گذشته با رشد پیوستهای روبهرو بوده است. لازم به ذکر است که ابرقدرتهای غربی همچنان قدرتمند هستند، اما چیزی که تغییر کرده این است که سایر ملتها نیز قدرت بیشتری در طول زمان به دست آوردهاند. قدرت های اقتصادی دیگر متمرکز نیستند، بلکه به شکلی متوازن تقسیم شدهاند.
این جابهجایی اقتصادی معمولا به دلیل ترکیب جمعیت شناختی جمعیتها در بازارهای در حال ظهور رخ میدهد؛ جمعیت هایی که جوان تر، بهره ورتر و از نظر سطح درآمد در حال رشد هستند. این جمعیت ها تقاضای بالایی برای محصولات و خدمات ایجاد میکنند که در مقابل، باعث رشد اقتصادی میشود. اما داده های اخیر نشان میدهد که مسئله جمعیت شناختی تنها دلیل نیست.
از دیدگاه نوآورانه، بازارهای در حال ظهور نیز به سمت بهتری در حرکت هستند. گزارش های گردآوری شده توسط #رابرت_لیتان نشان میدهد که نوآوری آمریکا در حال کاهش است. تعداد شرکت های نوبنیان تنها ۸٪ از شرکت های این کشور را تشکیل میدهد، در حالی که ۳۰ سال پیش این رقم ۱۵٪ بود. براساس گزارش های لیتان، تعداد موارد ورشکستی نیز بیشتر از تعداد شرکت های نوبنیان است.
این روند در آسیا کاملا معکوس است. براساس تحقیقات سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، چین از نظر هزینه صرف شده از زمینه نوآوری، تا سال ۲۰۱۹ از اتحادیه اروپا و آمریکا پیشی خواهد گرفت. در سال ۲۰۱۲، کره جنوبی به پیشرفتهترین کشور از نظر نوآوری تبدیل شد، به طوری که بیش از ۴٪ از تولید ناخالص داخلی خود را در زمینه تحقیق و توسعه صرف کرد.
تأثیر سیاسی جهان غرب نیز پس از کاهش اثرگذاری اقتصادی آن رو به کاهش است. قدرت های نظامی که برای ایجاد اثر موثر به کار گرفته میشدند به تدریج با راهبردهای نرم حمایت اقتصادی و روابط دیپلماتیک در حال جایگزینی هستند. چین برای مثال، تأثیر قابل توجهی بر آفریقا دارد، زیرا این کشور از توسعه دولت کارآمدتر و توسعه پایدار در این قاره حمایت کرده است.
کسب و کار نیز در حال حرکت به سمت فراگیری است. تکنولوژی باعث شده امکان خودکارسازی کارها و کوچک سازی فراهم شود، به طوری که هزینه محصولات کاهش یافته و شرکت ها میتوانند در بازارهای جدید درحال ظهور فعالیت کنند. نوآوری های اخلالگر در بخش های مختلف کسب و کار باعث شده که محصولات ساده تر و ارزان تر به دست فقرا که تا پیش از این، بخشی از بازار تلقی نمیشدند، برسند. محصولات و خدماتی که زمانی انحصاری بودند، امروزه در بازارهای عمومی در سرتاسر جهان در دسترس هستند.
این روند روی دیگری هم داشته است. به لطف نوآوری معکوس، محصولات جدید را می توان پیش از آنکه قدیمی شوند، در بازارهای درحال ظهور معرفی کرد. مقرون به صرفه و ارزان بودن که در توسعه محصولات به آنها توجه میشود، خود به منشأ جدید تمایز تبدیل شده است.
شفافیتی که توسط اینترنت به وجود آمده، موجب شده که کارآفرینان در کشورهای درحال ظهور بتوانند ایده های همکاران خود را در کشورهای توسعه یافته به خدمت بگیرند. آنها در حال ساخت مراکز رشد کسب و کارها هستند که به صورت محلی فعالیت میکنند. برای مثال، شرکت فلیپکارت در هند از ایده آمازون الهام گرفته است. مشتریان در این کشورها از خدمات جدید بهره میگیرند؛ بدون اینکه منتظر باشند شرکت های آمریکایی شعبه ای را در آن کشورها تأسیس کنند.
دیوارها بین صنایع نیز در حال کمرنگ شدن هستند. همگرایی و یکپارچگی دو یا چند صنعت باعث شکل گیری روندهای جدیدی شده است. صنایع این انتخاب را دارند که یا رقابت کنند یا همکاری تا به گروه مشخصی از مشتریان دست یابند. در بیشتر موارد گزینه دوم انتخاب میشود.
بسیاری از مراکز پزشکی با خدمات صنعت گردشگری همکاری می کنند تا هزینه خدمات درمانی و تعطیلات به شکلی بهینه تر مصرف شوند. در بعضی از بازارهای درحال ظهور که تلفن همراه اعتباری به شکل گسترده استفاده میشوند، بخش مخابرات با بخش خدمات مالی همکاری میکند تا کانالهای پرداخت بهتری برای کالاها و خدمات پیدا کنند….
0 پاسخ به "زنگ خطر در کسب و کارها"